نظر سازمان ملل
پروفسور کردوانی باز هم به نوآوری دیده نشده در مقابله با ریزگردها و تثبیت شنهای روان گلایه میکند و ادامه میدهد: سازمان ملل به نوآوری کشورها در مبارزه با آسیبهای محیطزیستی نگاه امتیاز میدهد نه تکرار یک راه منسوخ شده! ما باید یاد بگیریم که مثل ژاپن نوآوری داشته باشیم، زمانی پشتبامها را از کاهگل میساختند و رفته رفته قیر و آسفالت و مواد دیگر که بهتر بود ابداع شد نباید به روش پنجاه سال پیش بدون توجه به نوآوری بهینه ادامه دهیم.
وی ادامه داد: سازمان ملل در این زمینه اعلام کرده که کشورها باید برای مقابله با تهدیدات محیطزیستی نوآوری داشته و برای مقابله با ریزگردها موادی را از خود منطقه که سازگار با محیط است استفاده کنند تا مجددا مساله محیطزیست ایجاد نشود، مهمتر از همه باید تمهیداتی اندیشید که این فرآیند مدت زمان طولانیتری استفاده شود یا یکبار برای همیشه باشد.
میگویند ریگپاشی گران است
وی افزود: راهکار من برای مقابله با ریزگردها ریگپاشی در بیایانهاست، با توجه به این نکته که مقدار کافی ریگ در همه ایران وجود دارد مثلا سد کرج و جاجرود مملو از شن و ماسه هستند، بر همین اساس میتوانیم مقدار لازم را از ۲۲ رود بزرگ و ریگزارها تامین کنیم.
پروفسور کردوانی با اشاره به این نکته که ریگ قیمت ناچیزی داشته و تنها به یک بیل مکانیکی برای استخراج و کامیون برای انتقال نیاز دارد، ادامه داد: ریگ برای محیطزیست مناسب و سازگار با محیطزیست است. وی در پاسخ به این سوال که آیا برداشت ریگ از سطح ریگزارها و رودها برای مناطق مذکور مشکلی ایجاد نمیکند نیز گفت: علاوه بر اینکه مشکلی ایجاد نمیشود حتی میتوان خاک زیر ریگزارها را زیر کشت برد.
پدر کویرشناسی ایران ادامه داد: زمینهای زیر ریگزارها بهترین زمین کشاورزی است و از نظر نوع خاک درجه ۵ میشود که اگر به سمت صنعتی شدن بروند اشتباه بزرگی است. مثلا اگر شمال دشت کرج و ورامین را از ریک خالی کنیم بهترین زمین آزاد میشود برای کشاورزی ضمن آنکه بیابانها هم به قالی ریگی مجهز میشود.
وی گفت: اگر تنها یک لایه ریگ در بیایانها ریخته شود میتواند قالی ریگی تشکیل و از ریزگردها ممانعت کرد ضمن آنکه با رنگآمیزی ریگها میتوان محل تفریحی و حتی توریستی خوبی را برای بعدازظهر بیابان تعبیه کرد. این کار ضمن آنکه یکبار برای همیشه انجام میشود با خرج بسیار ناچیز صورت میگیرد و رفته رفته با فرو رفتن آب باران میتواند شرایط زمین را در سالهای بعد احیا کند، ضمن آنکه از بوی بد مالچ نفتی و خطرات زیستمحیطی و سرطانزا بودن و قیمت گران این محصول هم رها خواهیم شد. در نهایت با حضور کشورها در ایران ایده ملیمان را هم به نام ایران ثبت کرده و نام کشور را در مبارزه با ریزگردها ثبت میکنیم. در این شرایط حتی شدیدترین بادها هم نمیتواند ریزگرد بیاورد.
امان از ناکارشناسان نابلد!
صحبت به چرایی عملیاتی نشدن ایدههای پروفسور که میرسد درد دلش باز شده و میگوید: برای سخنرانی و ایده پردازی دعوت میشوم اما بعدا برخی کارشناسانی که واقعا ناکارشناسند برای از بین نرفتن منافعشان و یا مشخص نشدن دانش کمشان رای استانداران و مسئولان را برای اجرایی نشدن پروژههای پیشنهادی به قدری تغییر میدهند که کار در همان لحظات اولیه متوقف شود و نمیدانم چرا مسئولان هم از این به اصطلاح کارشناسان حساب میبرند!
راه تثبیت ماسههای روان
وی برای تثبیت ماسههای روان نیز راهکاری دارد البته راهکار هر منطقه را متفاوت میداند و براساس اوضاع خوزستان اکنون به راهکار این استان میپردازد: در خوزستان باید تمام تپههای ماسهای را با گیاه تثبیت کند. بذر گیاه علفی مثل علف سودانی میتواند تپههای ماسهای سوسنگرد و اطراف را تثبیت کرده ضمن آنکه گیاه با آب اندک و یکبار آب پاشی رشد کرده و محل را استحکام میبخشد.
وی ادامه میدهد: اما الان متاسفانه باز هم میخواهند کانون ریزگرد مشخص کنند! و همین تپه ماسی را مالچ نفتی بپاشند در حالی که این راهکار جواب نمیدهد. متاسفانه اشتباه میکنند میخواهند جنگلکاری کنند اگر در تپههای ماسهای یکبار برای همیشه پوشش گیاهی را تامین کنند همه چیز حل میشود. ترکیب رس و ماسه و آب هم بتنی میشود که برای خاک روستاهای یزد که جمعیتشان به دلیل اوضاع بد آب و هوا کاسته شده مفید است.
پروفسور کردوانی ادامه داد: به قول پیشبینیها یکی از دوستان بهتر است که حداقل یکبار امتحان کنید نیمی از منطقه را مثل چندین سال پیش مالچ نفتی بپاشید و نیم دیگر را ریگ، ببینید چه پیش میآید. هم این اتفاق صرفهجویی میشود و هم اوضاع بهبود مییابد.
حرف حساب
با توجه به توضیحات پروفسور کردوانی و مشکلات و معضلاتی که برای محیطزیست کشور پیش آمده خصوصا مصائبی که خوزستان با آن طرف شده است، به نظر میرسد راهکاری را که پدر کویرشناسی ایران و کسی که سالهای متمادی عمرش را برای شناخت محیطزیست گذاشته است حداقل باید به صورت پایلوت در برخی مناطق اجرا کرد چراکه با توجه به آمارها و ارقام تشدید ریزگردها به نظر میرسد راهکارهای قدیمی در پیشگیری و کاهش این پدیده نتوانستهاند موثر واقع شوند و لازم به تغییر نگرشی جدید است. پیشنهاد پروفسور کردوانی میتواند یکی از همین راهکارها و ابداعات جدید باشد و حداقل مرهمی بر درد مردمی که در سالهای اخیر ریههایشان از ریزگرد پر شده باشد.
پدر کویرشناسی ایران چند سال است که پیشنهادات محیطزیستی میدهد و تقریبا در هر دولتی این پیشنهادات مورد بیمهری یا کملطفی قرار گرفته است. به نظر میرسد که این رویه میتواند با هزینههای بسیار اندک و البته بدون نیاز به واردات و یا هدر دادن سرمایه ملی (نفت و پول) راهکاری را تعبیه کند که جواب دادن آن دور از ذهن نیست حتی در بدبینانهترین حالت باعث میشود که روشی جدید را امتحان کنیم و تجربیات جدیدی در این عرصه احیا کند.
با در نظر گرفتن راهکارهای سازگار با محیطزیست امتحان کردن آن در منطقهای پایلوت نمیتواند پیشنهاد بدی باشد و شاید مخالفتهای با این نادیده گرفتن ذهن هر منتقدی را به سوی نفعی که عدهای در اجرا نشدن این طرح میبرند بکشاند.
شاید هم چون همه ابزار و ادوات اجرایی شدن داخلی است و وارداتی در کار نخواهد بود و قیمت ریگ هم نازل است و قطعا واسطهها نمیتوانند در این میان به کسب و کار خود ادامه دهند این اتفاق افتاده است. در هر دو حال به نظر میرسد اگر سازمان محیطزیست میخواهد خود را از شایعاتی نظیر بیتوجهی به حال استانهای دارای ریزگرد، همدستی با دلالان و مافیان سودجو از پاشیدن مالچ نفتی و یا حتی کم دانش بودن و بیاطلاعی از نوآوریهای بینالمللی مبرا کند بهتر است که حداقل برای مدتی آزمایشی این رویه را امتحان کند.
انجام راهکار پروفسور کردوانی یک دستاورد دیگر را برای سازمان محیطزیست میتواند درپی داشته باشد و آن ثابت کردن این نکته به مردم خوزستان و دیگر نقاط درگیر ریزگرد است که سازمان محیطزیست همه تلاش خود را برای مهار ریزگرد انجام داده و همه راهحلها را برای رضایت مردم و توجه به نیازشان آزموده است.
مائده شیرپور